جدول جو
جدول جو

معنی mścić się - جستجوی لغت در جدول جو

mścić się
تلافی کردن، به شدّت
دیکشنری لهستانی به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عرق ریختن، عرق کرده
دیکشنری لهستانی به فارسی
افسرده بودن، افسرده
دیکشنری لهستانی به فارسی