معنی mścić się - جستجوی لغت در جدول جو
mścić się
تلافی کردن، به شدّت
ادامه...
تَلافی کَردَن، بِه شِدَّت
دیکشنری لهستانی به فارسی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
pocić się
عرق ریختن، عرق کرده
ادامه...
عَرَق ریختَن، عَرَق کَردِه
دیکشنری لهستانی به فارسی
smucić się
افسرده بودن، افسرده
ادامه...
اَفسُردِه بودَن، اَفسُردِه
دیکشنری لهستانی به فارسی